چگونه میتوان یک مصاحبه نویسندگی موفق داشت؟
ظاهر شما، رفتار شما و گفتار شما در طول یک مصاحبه روشن خواهد ساخت که آیا شغل دلخواه خود را بدست خواهید آورد یا نه؟ یک مصاحبه موفق و خوب در چگونگی استخدام شما بسیار مؤثر خواهد بود و برعکس یک مصاحبه ضعیف از پیشرفت شما جلوگیری خواهد کرد.
رهنمودهایی برای معرفی هرچه بهتر شما در یک مصاحبه بدین گونه ارائه می شوند:
(1) هشیار باشید
در مصاحبه باید از تمرکز کافی برخوردار باشید. پس حواس خود را کاملاً جمع کنید برای این منظور باید شب پیش از مصاحبه، از خواب کافی و راحتی برخوردار باشید و اگر خوردن غذای مفصل تمرکز شما را بهم میریزد، تا پایان مصاحبه از خوردن خودداری کنید.
(2) وقت شناس باشید
هیچ چیز مانند وقتشناسی در دنیای تبلیغات پراهمیت نیست. اطمینان یابید که سر ساعت معین در محل مصاحبه حاضر شدهاید. اگر نتوانید به موقع برای مصاحبه حاضر شوید چگونه تکالیف خود را در موعد مقرر تحویل خواهید داد؟ خانه خود را خیلی پیش از زمان مصاحبه ترک کنید. اگر زود به آنجا رسیدید در اتاق انتظار بنشینید و یا در همان حوالی قدم بزنید تا زمان لازم فرا برسد. اگر با عجله خود را به محل مصاحبه برسانید، با ظاهر پریشان و بهم ریخته و خیس عرق وارد خواهید شد و آن طور که باید و شاید موفق به نشان دادن خود نخواهید شد.
(3) با ظاهر یک نویسنده حرفهای وارد شوید
لباس مخصوص افراد حرفهای را بر تن کنید: کت شلوار و جلیقه برای مردان، کت و دامن و بلوز پوشیده ای برای زنان. با ظاهری آراسته و تمیز وارد شویم موی کوتاه بر موی بلند رجحان دارد. چه بخواهید و چه نخواهید، ظاهر فرد نخستین تأثیر نافذ را برجا میگذارد؛ و شما با بیتوجهی به ظاهر خود میتوانید یک فرصت بزرگ از دست بدهید.
(4) نمونه کارهایتان را با خود ببرید
همواره مجمع کار خود و پروندهای را که حاوی موارد دیگری است و میتواند مورد نیازتان باشد به همراه خود داشته باشید؛ نمونههای اضافی از آثارتان، کپی اضافه رزومه، نسخههای متن آگهیها و مقالههایی که نوشته اید، نامههای تأییدی که مشتریان و همکاران برایتان نوشته اند.
(5) گوش کنید
با مطالبی که از پیش حفظ کرده اید، وارد جلسه مصاحبه نشوید. بگذارید مصاحبهکننده پرسشهای خود را مطرح سازد. گوش کنید و بهترین پاسخهای خود را به او تحویل دهید. پاسخهای خود را با لحن دوستانه کوتاه و قاطع بیان کنید اگر شروع به پرحرفی کنید، احتمال بر زبان آوردن مطالب غلط افزایش خواهد یافت و شما گرفتار آن خواهید شد که این نکته منجر به رهنمود بعدی می شود.
(6) بگذارید مصاحبهکننده بیش از شما حرف بزند
هرچه مصاحبهکننده بیشتر حرف بزند، مبین آن است که جریان مصاحبه بهخوبی پیش میرود. این نشان میدهد که مصاحبهکننده در کنار شما راحت است و نیازی به شنیدن بیشتر خصوصیات و سابقه کاری شما ندارند. یکی از مؤثرترین روشهایی که مصاحبهکننده را به حرف میآورد، طرح پرسشهای متعدد است؛ پرسشهایی درباره آژانس، مشتریان محیط کار و حتی خود مصاحبهکننده.
(7) با شهامت و قاطعیت حرف بزنید
درباره ارائه مهارتهای خود خجالت نکشید هیچکس دیگری جز خودتان نمیتواند موجب ارتقای شما شود. شما که خیال ندارید دروغ بگویید و یا تظاهر کنید اما از «قانون 10%» استفاده کنید خودتان را 10% درصد بهتر از آنچه هستید، معرفی کنید. برای مثال، اگر دو یا سه مصاحبه موفق مطبوعاتی برای مشتریان خود داشتهاید میتوانید بگویید که «آه بله، من برای تعدادی از مشتریانم مسئولیت روابط عمومی را برعهده داشتم». لازم نیست «کاسه داغتر از آش شوید» و توضیح دهید که فقط دو مصاحبه مطبوعاتی نوشتهاید.
(8) اگر مصاحبهکننده از شما میخواهد تکلیفی را بهعنوان نمونه کار انجام دهید آن را نپذیرید
برخی از مصاحبهکنندگان از شما میخواهند که در همانجا وارد فعالیت شوید. برای مثال، یک نسخه تبلیغاتی بنویسید و یا یک آگهی را نقد کنید و برای آن عنوان بهتری بیابید و یا یک مسئله فرضیه بازاریابی را حل کنید. اگر بلافاصله توانایی انجام دادن این کار را دارید که عالی است؛ مهارت خود را نشان دهید اما اگر احساس راحتی نمیکنید به آنها بگویید که «خوشحال خواهم شد این اوراق را به دفترم ببرم و یکی دو روز دیگر به شما پاسخ بدهم. این روش کار من است و فکر میکنم که شما نیز آن را بپسندید». پس با یک آزمایش سریع، شانس خود را به خطر نیفکنید.
(9) عذرخواهی نکنید
هر مصاحبهکننده ای از شما سابقه چیزی را طلب خواهد کرد که معمولاً فاقد آن هستید. بیشتر نویسندگانی که اعتماد به نفس لازم را ندارند، سرشان را خم میکنند و برای کمبودهایشان عذرخواهی و تقاضای بخشش میکنند. نه عذرخواهی کنید و نه طلب بخشش. در عوض نقاط ضعف را به قوت برگردانید. برای مثال، مصاحبهکننده میگوید: «تصور میکنم شما تجربه لازم را در زمینه بیمه ای ندارید. (قبل از سفارش تیزر تبلیغاتی لازم هست راجع به تیزر تبلیغاتی اطلاعات کسب کنید.)
ما با شرکت بیمه خیلی سروکار داریم چگونه می توانید از عهده چنین کاری برآیید؟» شما پاسخ میدهید: «خب این حقیقتی است که من در زمینه بیمه تجربیات زیادی ندارم، اما در زمینههای مرتبط با بیمه مدتها کار کردم؛ زمینههایی چون بانک داری، معاملات املاک و نظیر آن. البته من در معرفینامه خود این مطلب رو قید نکردم اما چند سال پیش خبرنامه شرکت بیمه پرودنشیال را ویرایش کرده ام. پس تا اندازهای با این صنعت آشنا هستم.»
یا فرض کنید که مصاحبهکننده میگوید: «شما یک نویسنده تبلیغات محصولات پزشکی هستید، اما ما با بسیاری از محصولات کامپیوتری سروکار داریم که بشدت فنی هستند. شما در اینباره هیچ تجربه و آموزشی ندارید، چگونه آن را فرا خواهید گرفت؟» شما میگویید: «حق با شماست. من در گذشته بر روی کامپیوتر کار نکردهام. اگرچه یک پزشک نیستم ولی کاملاً به امور پزشکی آشنا هستم و بهترین متن های تبلیغات پزشکی را مینویسم. پس میبینید که برای نگارش تبلیغات تکنیکی کارایی لازم را دارم. این موضوع که محصول ما چیست، اهمیتی ندارد؛ با بررسی و استفاده از مطالب جمعآوری شده در گذشته، بهسرعت آن را خواهم آموخت و موفق به نوشتن تبلیغات چشمگیر کامپیوتری خواهم شد.»
اکنون استخدام شدهاید
با مجموعهای از رزومه، مجموعۀ کار، نامه همراه و مصاحبه موفق شما باید دیر یا زود، شغل مناسبی در یک آژانس تبلیغاتی ( آژانس تبلیغاتی مناسب چه خصوصیاتی دارد؟ ) به دست آورید. تبلیغات، یک صنعت بسیار پر رقابت است، پس یافتن شغل می تواند مدت زمانی به طول بیانجامد. و نویسندهای را با 7 سال سابقه میشناسم که 3 ماه تمام در جستجوی کار بود و نویسنده تازهکار دیگری که پس از یک سال جستجوی شغلی به دست آورد. زمانی که استخدام می شوید، میزی در اختیارتان قرار میگیرد و در کنار آن سرپرست هنری، سرپرست تولید، مدیر اجرایی تبلیغات و یکی دو محصول برای تبلیغ به شما معرفی میشوند.
سرپرست هنری، شریک خلاق شماست. شما دو نفر وقت زیادی را در کنار هم به کار مشغول خواهید شد و برای آگهیها و تبلیغات خود به خلق مفاهیم خواهید پرداخت. شما متن را خواهید نوشت و سرپرست هنری طرح کلی را طراحی خواهد کرد. گاهی ایده جالبتری برای طراحان آگهی در ذهن دارید و سرپرست آن را خواهد پذیرفت؛ و گاهی سرپرست هنری عنوان مناسبتری را پیشنهاد می کند، نه نویسنده.
سرپرست تولید، رئیس شماست. این زن و یا این مرد، بخش تولید را سرپرستی می کند این سرپرست با نویسندگان آژانس، هنرمندان، تولیدکنندگان تلویزیونی و بخش چاپ آگهی همکاری می کند. وظیفه اصلی او، کنترل کیفیت آگهیهای چاپی و تبلیغات رادیویی و تلویزیونی است. زمانی که محصول جدیدی برای تبلیغ ارائه میشود، سرپرست تولید احتمالاً باید با هنرمندان و نویسنده به کار بپردازد تا جهل جهت کلی این کار را مشخص سازد، سپس هنرمند و نویسنده دنباله کار را ادامه خواهند داد.
مدیر اجرایی، متخصص بازاریابی این گروه است. او با مشتری کار میکند تا استراتژی تبلیغات و بازاریابی را طراحی نماید، سپس به آژانس برمیگردد و استراتژی برگزیده را برای نویسنده و هنرمند توضیح می دهد تا به کار بپردازند. سرپرست تولید علاوه بر آنکه یک تاج و یک برنامهریز است، در عین حال واسطه میان مشتری و آژانس می باشد.
سرپرست تولید اطلاعات گذشته را که جمعآوری شده است را در اختیار نویسنده قرار میدهد تا به نگارش متنی دقیق و مؤثر بپردازد، اگر اطلاعات گذشته نادرست باشند، هرقدر هم که نویسنده تجربه و مهارت داشته باشد، متن جدید نیز غلط از آب درخواهد آمد. اما مشتری… او کسی است که نوشتههای تبلیغاتی را تایید یا رد می کند و یا تغییراتی در آنها ایجاد می نماید. ساخت اینترو رایگان حرفه ای را فقط با مطالعه یک مقاله و دیدن چند ویدیو بیاموزید.
اگر مشتری کاری را که از نظر شما جالب و مؤثر است، رد کند، باید مدیر اجرایی را متقاعد سازید که حق به جانب شماست و اثر شما باید دستنخورده به اجرا درآیید؛ و اگر مدیر اجرایی متقاعد شود، می تواند با مشتری به صحبت بنشیند و او را نیز به مصالحه وادارد. درهرحال، مشتری است که صورت حساب مخارج را میپردازد و میتواند نظر نهایی خود را اعمال کند. پژوهشهای به عمل آمده است تا نشان دهد که به چه نسبتی اوقات یک کارمند آژانس تبلیغاتی صرف کارهایی میشود که به آن فرد تعلق می گیرد. صورتحسابهای قابل پرداخت آنهایی هستند که احساس مشتری نوشته می شوند و عبارت است از: زمانی که برای نوشتن متن، ویرایش، اندیشیدن، کار کردن با سرپرست هنری و ملاقاتهایی با سرپرست تولید، مدیر اجرایی و یا مشتری صرف می شود.
شاید نتایج این پژوهش برایتان جالب باشد:
62/5% صرف نگارش متون تبلیغاتی
11/5% صرف روز های مرخصی، مسافرت، امور خصوصی، بیماری و تعطیلات
10% صرف شرکت در جلسه های داخلی آژانس
7% صرف تنفس (خوردن قهوه، دستشویی، نگاه کردن به بیرون از پشت پنجره)
7% صرف معرفی کالا و فعالیت های مخاطره آمیز برای جلب مشتریان جدید
2% صرف ارتقای آژانس
ساخت کلیپ تبلیغاتی در طلوع فیلم
0 comments